برگزیده همایش پارسی بلاگ و جشنواره امام من | ||
یخ ترین لحظه برای من اینه که یه اس ام اس عاشقانه از یه همجنسم برام میاد ... مثلا: خانم نون...*ساله از تهران: اگر دل سپردن به یادت خطاست به تکرار باران خطا می کنم. ...ط...ساله از کرج: دلم زیباترین دلهاست امروز / درون این دلم غوغاست امروز / دلم را در طبق بنهاده بودم / دهم آن را به دست یار امروز ( قربونت خودم می خوام دلم بدم به یکی پیداش نمی کنم...) ...پ...ساله از گرگان: حتی اگه دیدن تو برام بشه غیر محال/مهم اینه دوست دارم فاصله ها رو بی خیال ( حالا که رفتم گرگان کنگر خوردم لنگر انداختم حساب دستش میاد که دیگه بی خیال فاصله ها بشه...) ...س...ساله از تهران: نون هم نشدیم یکی از روی زمین ورداره بوسمون کنه!( چه لوس...) ...م...ساله از تهران:چند تا شکلک لوس بعد هم میشه انقدر وول نخور می خوام بوست کنم...( وای چندشم شد...) ...آ...ساله از نوشهر: من آن گلبرگ مغرورم که می میرم زبی آبی، ولی با خفت و خواری پی شبنم نمی گردم...الخ.( من چیکار بیدم؟؟؟ حواسم نبود قراره برم نوشهر چند روز بمونم...خب غربت اذیتش می کنه به من این حرفها را نگه به کی بگه؟) ...ن...ساله از ساوه: من نه عاشق بودم نه محتاج نگاهی بر من...الخ(یه روز داستان عشق خانمان سوزشو توی داستانهای مستند نیمه بلند می نویسم...) ...و...ساله از قم: نون و پنیر و چایی قصه آشنایی الهی یاد نگیری هرگز تو بی وفایی روی گلهای نرگس با یه مداد قرمز هزار دفعه نوشتم زندگی بی تو هرگز ...( ای خدا!!!!!!!!!!!منو بکش) ...ا...ساله از ساوه: تو شادی گذشته، حال و آینده منی...(باور کنید مشکل نداره به یاد ایام دانشجویی برای همه هم دوره ایها فرستاده بود...مثلا خیلی مرام گذاشته) ...ف...از اصفهان: سلام به تو که به رسم جاده دور و به رسم دل فاصله با تو نیست.( با معذرت خواهی از محضر حضرت قائم: این اس ام اس برای شماست اشتباهی ارسال شده) ...م...ساله از کرج: بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست...(با تمام ارادتی که به آقای نظری دارم ولی قول میدم بار آخرش باشه ) ...ر ...ساله از اندیشه:می توان از میان فاصله ها را برداشت. دل من با دل تو هر دو بیزار از این فاصله هاست...( باور کنید هیچی بینمون نیست ... فقط یه اس ام اسه) ...ا...ساله همون ساوه ای: دل عاشق به پیغامی بسازد /خمارآلوده با جامی بسازد. مرا کیفیت چشم تو کافی است /ریاضت کش به بادامی بسازد .(حالا شایدم مشکل داره ولی به هر شکل من سعی کردم همیشه انسانی رفتار کنم...) ...ف...ساله از فعلا ایران نیست:تو اگر باز کنی پنجره ای سمت دلت ? میتوان گفت که من چلچله لال توام ?. مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف ? سخت محتاج به گرمای پر و بال توام ...( مگه خودت خواهر مادر نداری؟...) ...و...از ساوه: ای که از زخم دلم تازه تری ،یعنی از قصه ی دلتنگی ما باخبری،مثل مهتاب که ازخاطر شب می گذرد،هرشب آهسته ازآفاق دلم میگذری ( ای خدا!!!!!!رسما منو بکش)
[ دوشنبه 89/8/10 ] [ 7:56 صبح ] [ رضوانه (نگهبان بهشت) ]
[ نظرات () ]
|